ساتورو میکامی سی و هفت ساله یک کارگر معمولی شرکتی است که از سبک زندگی یکنواخت خود در توکیو کاملا راضی است، به غیر از اینکه حتی یک بار در طول زندگی خود نتوانسته است دوست دختر خود را از بین ببرد. در میان یک برخورد اتفاقی با همکارش، او قربانی یک مهاجم تصادفی در خیابان ها می شود و با چاقو می خورد. با این حال، در حالی که تسلیم جراحاتش می شود، صدای عجیبی در ذهن او طنین انداز می شود و دسته ای از دستورات را می گوید که مرد در حال مرگ نمی تواند آنها را درک کند. وقتی ساتورو به هوش می‌آید، متوجه میشود که در قلمروی ناآشنا به‌عنوان یک لجن لجن تناسخ یافته است. با انجام این کار، او مهارت‌های تازه‌ای را به دست می‌آورد – به ویژه، قدرت بلعیدن هر چیزی و تقلید از ظاهر و توانایی‌های آن. سپس به طور تصادفی با هیولای مهر و موم شده در سطح فاجعه “اژدهای طوفان” ولدورا برخورد می کند که در 300 سال گذشته به دلیل ویران کردن یک شهر به خاکستر مخفی شده بود. ساتورو که نسبت به مخمصه خود همدردی می کند، با او دوست می شود و قول می دهد که در از بین بردن مهر کمک کند. در ازای آن، ولدورا نام ریمورو طوفان را به او می‌دهد تا از او محافظت کند. اکنون ریمورو که از زندگی روزمره خود رهایی یافته، سفری تازه را با هدفی متمایز در ذهن آغاز می کند. همانطور که او به هیکل جدیدش عادت می کند، شیطنت های بداخلاق او در سراسر جهان موج می زند و به تدریج سرنوشت او را تغییر می دهد.
