توضیحات
تانجیرو» پسر بزرگ خانواده ای است که پدر خود را از دست داده اند. روی از روزها تانجیرو به برای فروش زغال به شهر همسایه می رود ولی چون شایعات زیادی مبنی بر حضور شیاطین در دل کوهستان ها وجود دارد شب را در منزلی اطراق می کند. اما روز بعد و برگشتن تانجیرو به خانه مساوی می شود با یک تراژدی و واقعه بد.
دیدگاه های کاربران