داستان حول محور یک خانواده معمولی شانگهای می چرخه.
فیفی هان که خودش رو وقف صنعت تبلیغات کرده،تو اولین سال زندگی خودش با بحران شغلی مواجه میشه.
تو همان زمان، والدینش به طور فزاینده ای اون رو برای اینکه ازدواج کنه تحت فشار قرار میدن.
تحت حمله دوگانه،زندگی فیفی به هم ریخت.
هر بار که فیفی سر در گم میشد پدرش
دونگلیانگ هان برای تشویق دخترش حاضر میشد.
فیفی در خاطرات در هم تنیده به عشق و آموزه های پدرش دونگلیانگ پی میبره.
فیفی در نهایت با تشویق خانواده و دوستانش از شر سر درگمی خلاص میشه
و با قدرتی تازه به راه خودش ادامه میده.
دیدگاه های کاربران