لی فویائو، یک داستانسرای جوان مرموز، با داستانهای اصلی و خارقالعادهاش در شهری آرام و منزوی، روستاییان را جذب میکند. در واقع، او که در شهر لویانگ به دنیا آمد، قبلاً یک کودک با اعتبار و منتخب بود که باید در کاخ مقدس تزکیه می کرد. با این حال، زندگی به گونه ای دیگر با او رفتار کرده است. او را بدون مراقبت به این شهر دورافتاده اخراج کردند. با وجود این، او مانند یک پلنگ پنهان، همیشه در کمین است تا خود را در جاده کشت و زرع بازگرداند و زمانی که به اندازه کافی قوی شد به دنبال انتقام است. یک روز، یک تزکیه کننده ماهرانه و یک دیو مار مجروح به ملاقات او رفتند و آرامش زندگی او را از آن زمان به بعد بر هم زدند. در کمال تعجب، اهریمن مار به او یک هسته اهریمنی برای تزکیه ارائه کرد که به او فرصتی داد که آرزویش را داشت. آیا واقعاً این یک نقطه عطف در زندگی او است یا فقط او را در معرض خطر غیرقابل تصوری قرار می دهد؟